قلم، کی لایق تو تواند نوشت؟ لب، کی سزاوار تو تواند دم گرفت؟ چشم، کی به قدر تو تواند بارید؟ جان... وقتی تو قد علم می کنی، کی قابل تواند بود برای تقدیم...؟ کی پدری ، شایستگی پسری چون تو تواند داشت؟ چگونه مادری فرزندی به عظمت پاکی تو تواند زایید؟ کجای زمین، این خاک خاکی بی قدر... ارزش گل سرشتن تو را، خواهد داشت؟ باور ندارم جنس تو خاک باشد.... جنس تو خورشید است! اما؛ خورشید در برابر پرتو افشانی تو، کی توان پرتو پراکنی خواهد داشت...؟ خدا، آن مهر بی همتا، کی چون تویی آفرید؟ چون تو محبت پیشه، چون تو عظیم القدر، چون تو یگانه، چون تو، حسین...
برگرفته از سایت مستور
نوشته: روضه خوانِ آقا در: دوشنبه 88/5/5 | نظر
|