سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بایگانی

 
No Image
رحمة للعالمین پیوند ثابت

همه عالم در میم احمد پیدا، چو این میم برگیری احد ماند و احد که این احد آینه احد است یا بهتر چهره احد است در آینه الست، احمد آمد در الف جلالیت حق در حا و میم و دال او جمال گرفت و احمد شد، که رحمتٌ­للعالمین شد که امام رحمت شد، به خاک اندر شد و محمد شد. هر چه هست از حقیقت است، حقیقت محمدیه که محمد از حقیقت حق است و هستی از حقیقت محمد، زین روست که به استعاره گفته‌اند
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندرین یک میم غرق است
که حقیقت محمد از حق و حقیقت خلق از محمد.

به نام حضرت حق.
به نام حضرت دوست و به نام حم، که اوست حمید و مجید و اوست حفیظ و مفعز و به نام او که حسیب است و مؤمن که اوست احد و به نام دوستی که در جمال احد و در جلال فرد و اوست باعث و احد و خود حاکم، پس به نام حاکم معین، حاکمی که استعانتش همه را فرا گرفته و حکومتش نیز. به نام داداری که حی است و حیاتش در قیومیت، اویی که چون و چرایی بر او نیست و اوست بر همه محیط. پس به نام حم، حی محیط که خود حی است و هر چه هست در تقید او و او مطلق. پس به نام اول و اویی که همیشه اول است، لا هو الا هو الحی المحیط. با سلام و درود بر محمد مصطفی، خیرالانبیا، ختم رسل و حبیب حضرت حق و آل او که اینان همه نجابت محمداند و پیام محمد و همه رهروان و گویای مرام محمد.
با سلام و درود بر علی مرتضی که با محمد واحدند، با هم اند، علی حبیب محمد و محمد حبیب علی و با سلام و درود بر بی‌بی دو عالم زهرای اطهر، نجابت این حفب، چه ما بین احد و احمد، چه بین محمد و علی. آن زمان که دوست در مقام خویش در الست در مسند جلالیت خود، به خود خروشید و آنجا در آینه الست خود را دید، رقمی زد به انوار، نوری پدیدار و از این نور، دو نور پدید آمد، چو پدیدار شد نور واحد ولایت تامه و آن دو نور، رسالت و در کنارش امامت، آغاز نبوت، شروع ولایت هر دو یکی. در این آینه حق جمال خویش دید، جلالش در پس پرده پنهان، چو به جمال پیدا از این نور، هستی خلق که خود محمد فرمود: یا علی من و تو نور واحدی بودیم که اول شدیم، بعد همه از ما خلق و آنچه که اول پیدا شد در جمال، حقیقت محمدیه بود و هر چه بنا شد از این شد که هنوز هیچ نبود، احد بود.
احد بود که به دنبال حمد بود، آنگاه که خود حامد خویش شد هستی در میم احمد پیدا زین رو الف او شد، حمد بنا شد، محمد شد، به آسمان احمد شد، که فرق میان احد و احمد پیچش اوست از جلال به جمال که همه عالم شد.
همه عالم در میم احمد پیدا، چو این میم برگیری احد ماند و احد که این احد آینه احد است یا بهتر چهرة احد است در آینه الست، احمد آمد در الف جلالیت حق در حا و میم و دال او جمال گرفت و احمد شد، که رحمتٌ للعالمین شد که امام رحمت شد، به خاک اندر شد و محمد شد. هر چه هست از حقیقت است، حقیقت محمدیه که محمد از حقیقت حق است و هستی از حقیقت محمد، زین روست که به استعاره گفته‌اند
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندرین یک میم غرق است
که حقیقت محمد از حق و حقیقت خلق از محمد.
رنگی نبود، حق اراده کرد نوری شد که محمد شد و او تابید بر آینه، انوار پدیدار که هر چه هست از نور محمد است. هستی علم شد، چو هستی علم شد صاحبی باید، که انسان کامل شد و انسان کامل از ازل بر هستی حاکم شد که محمد بود که محمد قلب این هستی شد که یاسین شد، همه چیز خلق شد برای محمد، هستی را.
عالم اکبر را قلبی است به نام محمد؛ عالم کتاب مبین است و قرآن کتاب صغیر. در کتاب صغیر یاسین قلب کتاب است که محمد است و در کتاب مبین احمد است قلب این هستی که اوست تپنده در عروق هستی و او پاینده است چون دوست می‌خواهد چون اگر احمد نباشد، کتاب مبین نیست و مطمئناً قرآن نیز بی‌یاسین کامل نیست.
خود دوست فرمود به محمد، احمد بی میم و عرب بی عین که این اجازت از دوست گرفت برای بیان و خود فرمود: حضرت حق پرورش داد ما را و ما پرورندة عالمیم و خلایق؛ پس از ما بخواهید. آنگاه کار رسید به هدایت خلق به رسالت. بعد از این، ولایت دو شدند، نبوت آمد و ولایت. محمد فرمود: آدم در آب و گل بود که من نبی بودم و علی فرمود: آدم در آب و گل بود که من ولی بودم و این دو با هم بودند تا در ختم رسالت؛ خاتمی باید، چه بر رسالت چه بر ولایت و امامت، رسالت با محمد به پایان آمد و ولایت در معنای کلمه به علی، ولی تداوم در مهدی موعود.
اگر از تاریخ بگوئیم خفلق و خوی محمد گفته شده، اجتماعش بیان شده، رسالتش بیان شد و غزواتش و بیست و سه سال پیامبریش از مبعث تا حجه ‌الوداع و از کودکی‌اش. ولی کمتر بیان شد که محمد کفه بود که مردم دنیا گفل محمد دیدند و کار محمد. عالمان علم محمد در امی بودنش، سیاستمداران در سیاستش، حاکمان در حکومتش، جهادگران در جهادش و همة مردم محمد را برای خود دیدند؛ این بود هر کس محمد را به شکل خویش دید و از برای دل خویش دید. ولی حقیقتش چه بود که حبیب شد؟ همه به اشتباه افتادند. محمد فرمود: انبیاء فرزندان من‌اند، آدم محمد بود آنجا که صفی شد، نوح بود که نبی بود و نجی شد، به هیبت ابراهیم خلیل شد، به شکل موسی کلیم و به صورت عیسی روح‌الله، چون به آخر و کمال درخشش رسید و سایه نماند از او حبیب شد، که حبیب برتر از روح الله شد، تا روح کامل نشود کسی حبیب نشود، حبیب آن است که در حفب و مفحب و محبوب مشترک باشد؛ از الله اراده‌ای برخواست و روح الله شد، ولی حبیبی آنجاست که محبوب مفحب را دوست دارد و مفحب محبوب را و در خدا دوئیت نیست، خدا به شکل مفحب است و محبوب، حبیب یعنی دو تن یکی.
عیسی روح الله، یعنی گنجاندن چیزی در پیکره‌ای و این با مقام لایزالی حق یکی نیست ولی در محمد جمال خویش کامل کرد خفلق محمدی، خفلق الهی است. آنجا که حق از سر مهر گوید رحمتٌ للعالمین، نه یک عالم که هر چه هست از غیبت و شهود از مفلک و ملکوت از فرش تا عرش رحمتی است و مطمئناً خداوند رحمان است. آنجا که خداوند می‌فرماید: رحمت من فرا گرفته هر چه که هست این رحمت محمد است در کلام رحمتٌ للعالمین وای بر کوردلانی که دریغ می‌کنند صلواتی را آنجایی که دوست در کتاب می‌فرماید: ان‌ الله و ملائکه یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنو صلوا علیه و سلّموا تسلیما. ببین مقام محمد که خدایش درود می‌فرستد؛ آری در همین یک کلمه رحمتٌ العالمین، حضرت دادار همه چیز را گفت که اسرار خداوند در زلف محمد پیدا و کعبه‌اش در خم ابروی او، عنایتش به چشمانی، گویای کلام او و زبانش، آری همین یک کلمه شان محمد می‌رساند.
گویند محمد سایه نداشت دانی چرا؟ چرا که آفتاب حقیقت به کمال خویش رسید و سایه برداشت که محمد خود سایه‌ای نداشت که راه او شک و شبهه‌ای نداشت. بیش از این، پرده‌ از چه باید برداشت؟ فقط باز تکرار، خداوند فرمود: رحمتم فرا گرفته هر چیزی را و محمد رحمتٌ للعالمین است یعنی آن که همه چیز را فرا گرفته، حال تفسیر حبیب یعنی این، هم جنس با هم جنس کند پرواز و چون محبوب و مفحب به کسوت حبیب شد سایه‌ نماند و نور حق همه در بی سایگی است. گفته شد از محمد و از سلالة او در مقام ولایی نور حقیقت ابا عبدالله جعفر صادق. محمد رحمت حق شد و علی رحیمیت حق، چرا اندیشه نمی‌کنند در بسم‌الله الرحمن الرحیم که بسم‌ الله حقیقت محمد و حقیقت ولایت است آنگاه که بر خاک نشستند محمد رحمان و رحمت شد و علی رحیم و رحیمیت.
هر آنکس که مفسلم است با محمد است و دین محمد و آنکس که به صراط است و خاص خدا به طریق علی، محمد بیانگر رحمت حق و جعفر صادق بالا برنده پرچم رحیمیت حق در تشیع خویش، در ولایت علی با ولایت خویش، محمد بسم‌ الله گفت و جعفر صادق از محمد و علی گفت و هر آنچه که گفت یقیناً راست گفت که ابا عبدالله بیانگر جلالیت حق کرد، چه از اول و چه آن امام مبین که خواهد آمد، علی و محمد نور واحد بودند و جعفر صادق نیز یقیناً اینچنین.
محمد از الله گفت و جعفر از علی و محمد و الله، که محمد و علی چون نور واحدند، کامل بسم الله‌اند و امام صادق از سلاله علی گویای رحیمیت حق و زیباست در جهالت عرب محمد به پا خواست و در تفرقه، علی زمام دار شد و امام جعفر صادق در این نفاق حکومت مداران آن زمان با بیان تشیع خط بطلان بر هر دو گروه کشید نه بنی امیه نه بنی عباس، راه فقط، راه محمد، که راه محمد نیست مگر دعوت به علی، امامت و ولایت که خاتمه‌اش به مهدی است که او اگر از محمد گفت، از امام موعود نیز گفت؛ اگر قلب عاشق او نبود اگر عشق را مکتوب نمی‌کرد یقیناً تشیع نبود که او و پدرش بروز ولایتند. همان گونه که حسن صبر ولایت، حسین خون ولایت، سجاد عبادت ولایت و امام محمد باقر شکافندة علوم ولایت و جعفر صادق بیان کننده صادق علم ولایت؛ آنگاه که تشیع آشکار، امامت به بند کشیده تا به کنون؛ اگر محمد کتاب خدا آورد، جعفر صادق مفسر قرآن بود به ولایت و امامت و رحیم، خاصی است که خواهد آمد.
با سلام و درود بر محمد و آل او و علی مرتضی و با سلام و درود بر بی‌بی دو عالم که محمد را دیدند و در علی محمد را و در جعفر صادق کتاب محمد را، کتاب حقیقت محمد.
با سلام و درود بر اولیای حق که از این دیدار و وفای به پیمان و یقین به باور خود، ولی‌اند.
با سلام و درود بر مرادم و عشقم که این هر دو را از او آموختم و با درود و سلام بر اباصالح المهدی، او که بیاید یقیناً حبیبی است به کسوت ولایت.

والسلام



نوشته: روضه خوانِ آقا در: یکشنبه 88/4/28 | نظر

 
آرشیو مطالب پیشین:
تغییر وبلاگ
به سوی خورشید
آسیبهای خانوادگی در آخرالزّمان
داستان شیعه شدن یک طلبه اهل‏ سنت با شنیدن روضه امام حسین(ع)
یاید از یک شهید3
یادی از یک شهید 2
یادی از یک شهید
پاسخ به شبهات وهابیت در مورد حضرت زهرا(س)
نقدی بر فیلم مستند (ظهور بسیار نزدیک است)
چند جمله از بین پیام صد ها هزار شهید
پاسخ آیت الله صافی گلپایگانی به چند استفتا با موضوع مهدویت
پس از زیارت حرم حضرت معصومه(س)؛ خواهر زن «تونی بلر» مسلمان شد
دلیل مسلمان شدن خواهر زن تونی بلر از زبان یک گوینده
انجمن حجتیه چه کسانی هستند و عقایدشان دارای چه اشکالاتی است؟ توض
شنایی با آیین مسیحیت -بخش دوم (3)
[همه عناوین(89)][عناوین آرشیوشده] آرشیو کامل
 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

درباره ما


    روضه خوانِ آقا
    اللهم و صل على ولى امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر. و حفه بملائکتک المقربین، و ایده بروح القدس، یا رب العالیمن. اللهم اجعله الداعى الى کتابک، و القائم بدینک، استخلفه فى الارض کما استخلفت الذین من قبله مکن له دینه الذى ارتضیته، ابدله من بعد خوفه امنا، یعبدک لا یشرک بک شیئا…

< Html />

توضیحات

No Image No Image