سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بایگانی

 
No Image
آشنایی با آیین مسیحیت -بخش نخست 1 پیوند ثابت

ادامه بخش اول




7. رسولان
حضرت عیسی مسیح (ع ) در آغاز قیام خویش ، یارانی را برگزید تا به نشر دعوت وی کمک کنند. این موضوع در پایان سوره صف آمده است و در اناجیل می خوانیم :
(18) و چون عیسی به کناره دریای جلیل می خرامید، دو برادر یعنی شمعون مسمی به ((پطرس )) و برادرش اندریاس را دید که دامی در دریا می اندازد؛ زیرا صیاد بودند (19) بدیشان گفت : ((از عقب من آیید تا شما را صیاد مردم گردانم )) (20) در ساعت دامها را گذارده ، از عقب او روانه شدند (متی 4:18-20؛ مرقس 1:16-18).
این یاران را معمولا ((شاگردان )) عیسی می نامند. او دوازده تن از آنان را برگزید و آنان را ((رسول )) نامید (لوقا 6:13). قرآن مجید رسولان حضرت عیسی (ع ) را ((حواری )) می نامد که در زبان حبشی به همین معنی است . او می خواست هنگامی که پیروزمندانه بر کرسی جلال می نشیند، آنان نیز بر دوازده کرسی بنشیند و بر دوازده بسط بنی اسرائیل داوری کنند (متی 19:28).
نام دوازده رسول حضرت عیسی (ع ) در اناجیل (متی 10:2-4؛ مرقس ‍ 3:16-19؛ لوقا 6:14-16؛ اعمال رسولان 1:13) از این قرار است .
1. شمعون (پطرس )؛
2. اندریاس (برادر پطرس )؛
3. یعقوب (پسر زجبدی )؛
4. یوحنا (برادر یعقوب )؛
5. فیلیپس ؛
6. برتولما؛
7. توما؛
8. متی ؛
9. یعقوب (پسر حلفی )؛
10. تدی (به گفته لوقا: یهودا برادر یعقوب )؛
11. شمعون غیور؛
12. یهودای اسخریوطی .

به گفته اناجیل ، همان طور که عیسی پیشگویی کرده بود، همه رسولان در مورد او لغزش خوردند و هنگام دستگیری وی ، او را رها کردند و گریختند. یهودای اسخریوطی نیز قبلا با مراجعه به بزرگان یهود، برای کمک به دستگیری عیسی اعلام امادگی کرده بود و به همین منظور، وی را به آنان نشان داد و در مقابل آن پولی گرفت . پس از رفتن حضرت عیسی ، یازده رسول دیگر با انتخاب فردی به نام ((مقیاس ))به جای یهودای اسخریوطی ، عدد دوازده را کامل کردند (اعمال رسولان 1:15 - 26).
بزرگترین رسول شمعون است که حضرت عیسی (ع ) وی را ((پطرس ))یعنی ((صخره ))نامید و او را سنگ زیر بنای کلیسا یعنی جامعه مسیحیت قرار داد:
(18) ((و من نیز تو را می گویم که تویی پطرس وبر این صخره ، کلیسای خود را بنا می کنم و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت (18) و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو می سپارم و آنچه در زمین ببندی ، در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی ، در آسمان کشاده شود.))(متی 16: 18 - 19؛ 21: 15 - 19).
یوحنا در خردسالی رسول شده (یوحنا 13:23 - 25 و 21: 20) و به عقیده مسیحیان ، انجیل خود را در سن پیری ، در پایان قرن اول نوشته است . متای رسول نیز یکی از اناجیل را نوشته است . همچنین برخی از رساله های عهد جدید به پطرس یوحنا و رسولان دیگر منسوب شده است . چندین انجیل و رساله اپوکریفایی را به رسولان نسبت داده اند و بعضی از جوامع مسیحی سابقه کلیسای خود را به برخی از رسولان می رسانند.
با آنکه حضرت عیسی (ع ) پطرس را به جانشینی خود برگزیده بود، رسول دیگری به نام ((پولس ))عملا موقعیت بهتری پیدا کرد و معمار مسیحیت کنونی شد. نام این شخص در آغاز، ((شاؤ ول ))بود که از نامهای عبری است و تلفظ یونانی آن ((ستولس ))می شود .او پس از قبول مسیحیت ، نام خود با به ((پولس )) تغییر داد که ترجمه یونانی واژه ((شاؤ ول ))و به معنای ((کوچک ))است .
وی با آنکه یک یهود متعصب بود، تابعیت رومی داشت و پس از رفتن حضرت عیسی (ع )، به آزار مسیحیان مشغول بود تا اینکه مدعی شد هنگامی که برای دستگیری برخی مسیحیان از شهر قدس به دمشق می رفته است ، نور عیسی را در راه دیده و به دستور او مسیحی شده است (اعمال رسولان 9: 1 - 31).
پولس با شور و نشاط فراوان به تبلیغ مسیحیت آغاز کرد و در این راه بسیار رنج کشید. او که مدعی رسالت از جانب حضرت مسیح بود، به مناطق مختلف سفر کرد و مسیحیت را به اطراف دریای مدیترانه گسترش ‍ داد. رساله هایی نیز به تازه مسیحیان آن مناطق نوشت و به آنان رهنمود داد. برخی از این رساله ها در کتاب عهد جدید گرد آمده است .
اندیشه های تازه پولس میان رسولان تنش می آفرید و درگیریهای وی با پطرس و سایر رسولان ، در کتاب اعمال رسولان و رساله های خود او منعکس شده است . وی می نویسد: ((اما چون پطرس به انطاکیه آمد، او را روبرو مخالفت نمودم ؛ زیرا که مستوجب ملامت بود.))(رساله به غلاطیان 2: 11).
پولس هنگام برشمردن فضائل خویش و خطرهایی که در راه تبلیغ مسیحیت بر خود هموار کرده است ، به ((برادران کذبه ))اشاره می کند و مقصود او رسولانی است که با اندیشه های او مخالفت می کرده اند:
(22) آیا عبرانی هستند، من نیز هستم . اسرائیلی هستند، من نیز هستم . از ذریت ابراهیم هستند، من نیز می باشم (23) آیا خدام مسیح هستند، چون دیوانه حرف می زنم من بیشتر هستم . در محنتها افزونتر، در تازیانه ها زیادتر، در زندانها بیشتر، در مرگها مکرر (24) از یهودیان پنج مرتبه ، از چهل یک کم ، تازیانه خوردم (25) سه مرتبه مرا چوب زدند، یک دفعه سنگسار شدم ، سه کرت شکسته کشتی شدم ، شبانه روزی در دریا به سر بردم (26) در سفرها بارها، در خطرهای نهرها، در خطرهای دزدان ، در خطرهای از قوم خود، در خطرها از امتها، در خطرها در شهر، در خطرها در بیابان ، در خطرها در دریا، در خطرها در میان برادران کذبه (27) در محنت و مشقت ، در بیخوابیها بارها، در گرسنگی و تشنگی ، در روزها بارها، در سرما و عریانی (28) بدون آنچه علاوه بر اینهاست ، آن باری که هر روزه بر من است یعنی اندیشه برای همه کلیساها (29) کیست ضعیف که من ضعیف که من ضعیف نمی شوم ؟ که لغزش می خورد که من نمی سوزم (30) اگر فخر می باید کرد، آنچه به ضعف من تعلق دارد، فخر می کنم (31) خدا و پدر عیسی مسیح مسیح خداوند که تا به ابد متبارک است ، می داند که دروغ نمی گوید (32) در دمشق ، والی حارث پادشاه ، شهر دمشقیان را برای گرفتن من محافظت می نمود (33) و مرا از دریچه ای در زنبیلی از باره قلعه پایین کردند و از دستهای وی رستم (رساله دوم به قرنتیان 11: 22 - 33).
گفته می شود که پولس در حدود سالهای 64 - 67 در رم درگذشته است . از نظر مسیحیان جمعی از رسولان مانند پطرس و پولس شهید شده اند. آرامگاه پطرس در تپه واتیکان شهر رم بسیار اهمیت دارد و از دیر باز مرکز مسیحیت کاتولیک بوده است . کلیسای ((سنت پیتر))و کاخها و باغهای اطراف آن از زیباترین آثار هنری جهان است . در کتابهای تاریخی مستقل هیچ چیز درباره رسولان یافت نمی شود.

8- پایه گذاری کلیسا
هر یک از چهار انجیل زندگینامه و مقداری از سخنان حضرت عیسی (علیه السلام ) را می آوردند، ولی عمده اهتام آنها به پیام رسانی آن حضرت مربوط می شود. همچنین داستان مصلوب شدن وی در پایان هر چهار انجیل آمده است . به طوری که از اناجیل به دست می آید، آن حضرت زاهدی پرشور بود که برای اصلاح جامعه پوسیده و فرسوده فلسطین در عصر خود برنامه گسترده ای داشت و برای اجرای آن نهایت سعی و کوشش را به عمل آورد، ولی موفقیت وی در آن زمان بسیار ناچیز بود. اما به خاطر پایه گذاری کلیسا یعنی جامعه مسیحی که از چند شاگرد تشکیل شده بود، پس از رفتن وی و با گذشت سالیان دراز،اندک اندک دینی که به وی منسوب بود، پاگرفت . از نظر تاریخ نگاران نقش پولس که پس از وی مسیحی شد، در ترویج مسیحیت بسیار مهم است . ولی مسیحیان نقش روح القدس را در این کار مهم می دانند.
جامعه مسیحیت که توصیف آن در کتاب عهد جدید آمده است ، کلیسای رسولان نامیده می شود و مقصود از آن ، جامعه رسولان و نسل اول مسیحیت است . این جامعه از نظر زمانی به تقریب ، فاصله سالهای 30 تا 100، یعنی از عید گلریزان تا تدوین آخرین بخش کتاب مقدس را در بر می گیرد.
جامعه مسیحی نخستین این گونه بود:
(42) (تازه مسیحیان ) در تعلیم رسولان و مشارکت ایشان و شکستن نان و دعاها مواظبت می نمودند (43) همه خلق ترسیدند و معجزات و علامات بسیار از دست رسولان صادر می گشت (44) همه ایمانداران با هم می زیستند و در همه چیز شریک می بودند (45) و املاک و اموال خود را فروخته ، آنها را به هر کس به قدر احتیاجش تقسیم می کردند (46) هر روزه در هیکل به یک دل پیوسته می بودند و در خانه ها نان را پاره می کردند و خوراک به خوشی و ساده دلی می خوردند (47) و خدا را حمد می گفتند و نزد تمامی خلق عزیز می گشتند (اعمال رسولان 2:42- 47).
این عزت با گذشت زمان ، نخست از جانب یهود و سپس از جانب امپراطوری روم به دشمنی مبدل شد.
در اورشلیم جامعه ای از مسیحیان یهودی الاص به رهبری یعقوب رسول پایه گذاری شد و تعداد افراد آن در همان شهر و سپس در سایر مناطق فلسطین گسترش یافت . فرستادگانی نیز مانند پولس و برنابا بشارت را به اقوام غیریهودی رساندند. به دنبال این قضیه ، نخستین مورد از مشکلاتی که پیش روی کلیسا قرار داشت ، پدید آمد و این سؤ ال مطرح شد که آیا بت پرستان تازه مسیحی ، پیش از آنکه به مسیحیت پذیرفته شوند، باید به دین و شریعت یهودی گردن نهند یا خیر؟ عقیده پولس که مورد قبول پطرس و یعقوب نیز واقع شد، این بود که خدا عیسی را از مردگان برخیزاند و با این عمل راه برای دوره جدیدی از نجات گشوده شد و بر این اساس ‍ مسیحیان از این پس به پیروی از شرع یهود ملزم نیستند.
آنگاه مسیحی شدن بت پرستان به برکت تبلیغ و تبشیر رسولان در همه مناطق امپراطوری روم افزایش یافت و افرادی که از غیریهودیت به مسیحیت راه یافته بودند، در کلیسای مسیحی اکثریت یافتند. جوامع کوچک مؤ منان نیز در شهرهای امپراطوری از سوریه تا مصر و پس از آن در آناتولی و یونان و سرانجام در ایتالیا به وجود آمدند. بر اساس ‍ منقولات سنتی ، پطرس نخست در اورشلیم ، سپس در انطاکیه و سرانجام در رم به رهبری جامعه رسولان برگزیده شد و اعدام وی در عهد نرون در شهر رم رخ داد.

9- کتاب مقدس
کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد: عهد جدید و عهد عتیق . علت این نامگذاری آن است که مسیحیان معتقدند خدا با انسان دو پیمان بسته است : یکی پیمان کهن ، به وسیله پیامبران پیش از عیسی مسیح . در این پیمان مرتبه ای از نجات از طریق وعد، و عید، قانون و شریعت به دست می آید. دیگری پیمان نو، توسط خدای متجلی یعنی عیسی مسیح . در پیمان نو نجات از طریق محبت حاصل می شود. به این معنا که طبق اعتقاد آنان ، خدای پسر به شکل انسان مجسم می شود، گناهان بشر را برخود می گیرد و با تحمل رنج صلیب ، کفاره گناهان می شود. تا آنجا که تاریخ نشان می دهد، این عقیده ، با وجود دوری آن از عقل و منطق ، زیربنای مسیحیت بوده است . در انجیل یوحنا چنین می خوانیم :
(16) زیرا خداوند جهان را این قدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد (17) زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند بلکه تا به وسیله او جهان نجات یابد (یوحنا 3:16 - 17).
آن قسمت از کتاب مقدس که درباره پیمان کهن سخن می گوید عهد عتیق ، و آن قسمت که درباره پیمان نو سخن می گوید عهد جدید نامیده می شود.
در حقیقت عهد عتیق کتاب آسمانی یهودیان است که مسیحیان برای آن احترام قائل شده ، آن را در آغاز خود قرار داده اند.
عهد جدید به زبان یونانی نگارش یافته است . چهار انجیل در آغاز عهد جدید وجود دارد. کلمه ((انجیل )) در زبان یونانی به معنای مژده است : مژده به فرا رسیده ملکوت آسمان یا پیمان تازه .
تمام عهد جدید مورد قبول همه مسیحیان است و اپوکریفا بین آنها وجود ندارد. البته کتابهای اپوکریفایی عهد جدید از اپوکریفای عهد عتیق بیشتر بوده است ؛ اما در همان دو سه قرن نخست ، مسیحیان اندک اندک بر کتابهای موجود عهد جدید اتفاق کرده اند.
ترجمه های بسیار زیادی از کتاب مقدس به زبانهای گوناگون انجام گرفته است و سازمانهای متعددی مخصوص انتشار آنها در سراسر جهان وجود دارد. از جمله آنها انجمن کتب مقدسه است که در سال 1806 در لندن تاءسیس شد و شعبه هایی در بیشتر کشورها دارد.(8)
مجمع کتابهای عهد عتیق و عهد جدید 66 کتاب است : عهد عتیق 39 کتاب است که فهرست آنها در بخش یهودیت گذشت و عهد جدید 27 کتاب است که از نظر موضوع به چهار بخش تقسیم می شوند:
1. اناجیل ؛
2. اعمال رسولان ؛
3. نامه های رسولان ؛
4. مکاشفه .

1-9- اناجیل
گروه زیادی از یاران و پیروان حضرت عیسی (ع ) به نوشتن سیره آن حضرت اقدام کردند و نوشته هایی به وجود آوردند که بعداانجیل خوانده شد. اندک اندک چهار انجیل از این انجیلها رسمیت یافت و اناجیل دیگر متروک شد.(9)
نویسندگان انجیل اول و انجیل چهارم از حورایون و نویسندگان دو انجیل دیگر از حورایون حواریون معرفی می شوند.
میان سه انجیل اول هماهنگی وجود دارد و به این دلیل آنها را اناجیل همنوا می نامند.
این بخش مشتمل بر 4 انجیل است :
1. انجیل متی (سیره و مواعظ مسیح با اشاره به پیشگوییهای عهد عتیق )؛
2. انجیل مرقس (قدیمترین و کوتاهترین کتاب سیره و مواعظ مسیح )؛
3. انجیل لوقا (سیره و مواعظ مسیح با تکیه بر جزئیات )؛
4. انجیل یوحنا( متاءخرترین کتاب سیره و مواعظ مسیح با تاءکید بر مافوق بشر بودن او).

2-9- اعمال رسولان
در قرن اول ، کتابهای زیادی پیرامون سیره رسولان مسیحیت نوشته شد، اما تنها یکی از آنها رسمیت یافت .
این بخش تنها مشتمل بر یک کتاب است به نام :
اعمال رسولان (نوشته لوقا، مؤ لف سومین انجیل در شرح حال رسولان بویژه پولس ).

3-9- نامه های رسولان
برخی از رسولان مسیحیت نامه هایی به جوامع و افراد مسیحی عصر خود نوشته اند. آن نامه ها اندک اندک اهمیت پیدا کرد و به عهد جدید راه یافت . سیزده نامه از پولس است که در آنها رهنمودها، ادعاها و مشاجرات خود را نوشته است . نویسنده نامه چهاردهم نامعلوم و نویسنده نامه پانزدهم شخصی به نام یعقوب است (وی به مکتب پولس ‍ انتقاد می کند). نامه های بعدی به دو تن از حواریون به نامهای پطرس و یوحنا نسبت داده می شود و نویسنده آخرین نامه فردی به نام یهود است .
این بخش مشتمل بر 21 نامه است :(مردم روم )؛
1. رساله پولس رسول به رومیان
2. رساله اول پولس رسول به قرنتیان (مردم قرنتس )؛
3. رساله دوم پولس رسول به قرنتیان (مردم قرنتس )؛
4. رساله پولس رسول به غلاطیان (مردم غلاطیه )؛
5. رساله پولس رسول به افسسیان (مردم افسس )؛
6. رساله پولس رسول به افسسیان (مردم افسس )؛
7. رساله پولس رسول به کولسیان (مردم کولسی )؛
8. رساله اول پولس رسول به تسالونیکیان (مردم تسالونیکی )؛
9. رساله دوم پولس رسول به تسالونیکیان (مردم تسالونیکی )؛
10. رساله اول پولس رسول به تیرکمان (نام شخص )؛
11. رساله پولس رسول به تیموتاءوس (نام شخص )؛
12. رساله پولس رسول به تیطس (نام شخص )؛
13. رساله پولس رسول به فلیمون (نام شخص )؛
14. رساله به عبرانیان (نامه پولس یا فردی دیگر به یهودیان )؛
15. رساله یعقوب (برای عموم مسیحیان )؛
16. رساله اول پطرس (برای عموم مسیحیان )؛
17. رساله دوم پطرس (برای عموم مسیحیان )؛
18. رساله اول یوحنا (برای عموم مسیحیان )؛
19. رساله دوم یوحنا (برای عموم مسیحیان )؛
20. رساله یهودا (برای عموم مسیحیان ).

4-9- مکاشفه
قبل از آمدن حضرت مسیح (ع )، مکاشفه نامه های متعددی میان یهودیان رواج داشت که کتاب دانیال در عهد عتیق نمونه ای از آنهاست . مسیحیان نیز کتابهای مکاشفه ای تازه ای نوشتند، همچنین برخی از کتابهای مکاشفه یهودیان را دستکاری کرده ، با آرمانهای مسیحیان هماهنگ ساختند. کتاب مکاشفه یوحنا در پایان عهد جدید برای مسیحیان بسیار اهمیت دارد. یوحنا که به اعتقاد مسیحیان ، یک حواری کم سن و سال حضرت عیسی (ع ) بود، رؤ یای خود را در این اثر شرح می دهد. این کتاب که پیشرفت مسیحیت را نوید می دهد، در پایان عهد جدید قرار دارد. این بخش تنها مشتمل بر یک کتاب است به نام : مکاشفه یوحنای رسول .

10- اعتبار کتاب مقدس
اعتبار کتاب مقدس را از سه دیدگاه می توان بررسی کرد:
1. دیدگاه کلسیا؛
2. دیدگاه دانشمندان بی طرف ؛
3. دیدگاه مسلمانان .

1-10- دیدگاه کلیسا
مسیحیان نسبت به کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید) نظری کاملا موافق دارند و تمام القاب و احترامات شایسته یک کتاب آسمانی را نسبت به آن روا می دارند و تعبیراتی مانند کتاب خدا و وحی در مورد آن کتب معمول است . دانشمند معاصر، توماس میشل می نویسد:
مسیحیان معتقدند که خداوند کتابهای مقدس را به وسیله مؤ لفانی بشری نوشته است و بر اساس این اعتقاد می گویند که کتابهای مقدس یک مؤ لف الهی و یک مؤ لف بشری دارند. به عبارت دیگر، مسیحیان معتقدند که خدا کتاب مقدس را به وسیله الهامات روح القدس پدید آورده و برای این منظور مؤ لفانی از بشر را برای نوشتن آنها بر انگیخته و آنان را در نوشتن به گونه ای یاری کرده که فقط چیزهایی را که او می خواسته است ، نوشته اند.
مسلمانان توجه می کنند که اعتقاد مسیحیان در این باب با عقیده اسلامی اختلاف دارد. از نظر مسیحیان خدا مؤ لف نهایی کتاب مقدس است ، جز اینکه این عمل را از طریق مؤ لفان بشری که کارگزاران وی بوده اند، به انجام رسانده است . مؤ لفان بشری که کارگزاران وی بوده اند، به انجام رسانده است . مؤ لفان بشری کتاب مقدس هر یک در عصری خاص ‍ می زیسته و به رنگ زمان خود در آمده بوده اند. همچنین این مؤ لفان ، مانند دیگر انسانها با محدودیتهای زبان و تنگناهای علمی دست به گریبان بوده اند. اصولا مسیحیان نمی گویند که خدا کتابهای مقدس را بر مؤ لفان بشری املا کرده ، بلکه معتقدند که او به ایشان برای بیان پیام الهی به شیوه خاص خودشان و همراه با نگارش مخصوص و سبک نویسندگی ویژه هر یک توفیق داده است .(10)
یهودیان و مسیحیان تورات را نوشته خود حضرت موسی (ع ) می دانند همچنین کتب هر یک از پیامبران دیگر عهد را تاءلیف پیامبری می دانند که نام وی در عنوان آن کتاب آمده است . مسیحیان درباره چهار انجیل معتقدند که آنها سالها پس از حضرت عیسی (ع ) نگارش یافته اند و به گفته آنان در آغاز مسیحیت تنها کتابهای عهد عتیق به عنوان کتاب خدا مطرح بودند، ولی کتب عهد جدید اندک اندک در مجامع مسیحی جنبه الهی پیدا کرد.
همه مسیحیان ، همیشه و همه جا معتقد بوده و هستند که اناجیل کنونی زندگینامه و سخنان حضرت عیسی (ع ) است که متی ، مرقس ، لوقا، و یوحنا آنها را نوشته اند. در آغاز انجیل لوقا چنین آمده است :
(1) از آن جهت که بسیاری دست خود را دراز کردند به سوی تاءلیف حکایت آن اموری که نزد ما به اتمام رسید (2) چنان که آنانی که از ابتدا نظارگان و خادمان کلام بودند، به ما رسانیدند (3) من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پی رفته ، به ترتیب به تو بنویسم ای تیوفلس عزیز (لوقا 1:1-3).
این نکته نیز قابل توجه است که اناجیل کنونی تنها سخنان (یا احادیث ) آن حضرت را می آورند، و هرگز چیزی از معارف و کلمات حکمت آمیز خود را به وحی نسبت نمی دهند (بر خلاف تورات کنونی که علاوه بر سیره و سخنان حضرت موسی ، عباراتی از وحی را نیز می آورد).
روشن است که طبق نص صریح قرآن مجید، انجیل حقیقی بر حضرت عیسی (ع ) نازل و به او عطا شده است (آل عمران : 3و65،مائده : 46-47، مریم : 30 و حدید: 27) و آن کتاب هیچ گونه سنخیتی با این اناجیل ندارد.
تا آنجا که تاریخ نشان میدهد مسیحیان هرگز برای حضرت عیسی (ع ) به کتابی قائل نبوده اند و اناجیل را صرفا بیانگر زندگی و سخنان وی می دانسته اند. (11) همچنین توماس میشل می نویسد:
پیش از نوشته شدن اناجیل ، یک سنت شفاهی وجود داشت . عیسی به عقیده مسیحیان در حدود سال 30 وفات یافت و کسانی که از او پیروی کرده ، وی را شناخته ، کارهایش را دیده و سخنانش را شنیده بودند، خاطرات خویش از او را در حافظه نگه می داشتند. هنگامی که مسیحیان نخستین برای عبادت گرد می آمدند، آن خاطرات نقل می شد. اندک اندک این منقولات شکل مشخصی یافت و بر حجم آنها افزوده شد.(12)
کتاب نداشتن حضرت عیسی (ع ) معمولا در جایی ذکر نمی شود؛ زیرا این مساءله برای مسیحیان بدیهی است و هرگز وجود کتابی برای او به ذهن یک مسیحی خطور نمی کند.
ولی به ندرت به مناسبت بحث با مسلمانان این مساءله مطرح می شود و آنان وجود این عقیده را در جامعه خود انکار می کنند. توماس میشل می افزاید:
مسیحیان هرگز نمی گویند عیسی کتابی به نام انجیل آورد. آوردن وحی توسط عیسی به گونه ای که مسلمانان در مورد قرآن و پیامبر اسلام معتقدند در مسیحیت جایی ندارد.
مسیحیان عیسی را تجسم وحی الهی می دانند و به عقیده آنان ، وی نه حامل پیام ، بلکه عین پیام بوده است . بدین سبب ما مسیحیان خواستار انجیلی نیستیم که عیسی آن را نوشته یا به شاگردانش املا کرده باشد.
اکنون که روشن شد مسیحیان عیسی را مجسم شدن کلمه یا پیام خدا می دانند، باید توجه کنیم که بر اساس عقیده آنان انجیلیها حاصل تلاش ‍ شاگردان اوست که از طریق الهام ، ایمان خود به مسیح و مفهوم این ایمان در جامعه پیروان وی را اعلام کرده اند. هر یک از انجیلهای چهارگانه شهادتی مشخص و مخصوص از مسیح می دهد و انجیلها، با آنکه در دیدگاه و جزئیات با یکدیگر متفاوت هستند، همگی در باب هویت عیسی و ماهیت پیام الهی که به واسطه او به پیروان وی رسیده است ، اتفاق نظر دارند. از اینجاست که مسیحیان حاضر نیستند یک انجیل را بگیرند و سایر انجیلها را رها کنند؛ زیرا ایمان آنان بر تعالیم مجموع چهار انجیل استوار و تنظیم شده است . به عقیده آنان ، دست برداشتن از هر یک از انجیلها نقص ایمان ایشان را در پی خواهد داشت .
این مساءله ما را به تفاوت دیگری در مفهوم وحی بین مسیحیان و مسلمانان رهنمون می شود. مسیحیان فقط به چهار انجیل ، نه کمتر و نه بیشتر، عقیده دارند و اعتراف می کنند که تنها این چهار انجیل صحیح هستند، نه غیر آنها؛ زیرا جامعه مسیحیان نخستین آنها را از جانب خدا می دانست . بدیهی و مسلم است که ایمان مسیحیت بر ایمان رسولان و شاگردان عیسی استوار است و همانطور که قبلا گفتیم ، مسیحیان نخستین عقیده داشتند که روح خدا هدایت را برای جامعه آنان (یعنی کلیسا) فراهم کرده است .
از این مساءله می فهمیم که خدا در 30 سال سرنوشت سازی (30 - 60 م .) که انجیل مکتوب وجود نداشت ، بلکه سخنان و کارهای عیسی به طور شفاهی نقل می شد، آن جامعه را هدایت می کرد. این روح القدس بود که از طریق الهام ، نویسندگان اناجیل را برای نوشتن این کتب و ثبت برگزیده سخنان و کارهای بسیار زیاد عیسی در آنها رهنمون شد. یکی از اموری که روح القدس مخصوصا به آن اقدام کرد، این بود که دیدگاه کلامی انجیل نگاران را در مورد آنچه خدا می خواست از طریق زندگی ، مرگ و رستاخیز عیسی به مردم منتقل شود، هدایت نمود و سرانجام جامعه مسیحیان نخستین با راهنمایی روح القدس از میان نوشته های مسیحی بی شمار، به 27 کتاب که اناجیل چهارگانه نیز جزو آنهاست ، اقرار کرد و پذیرفت که آنها با الهام الهی نگارش یافته اند. این نوشته ها عهد جدید نامیده شدند و در طول زمان مرجع اساسی ایمان مسیحی به شمار می رفته اند.
این درک مسیحیت از رابطه کتابهای مقدس و وحی با درک اسلام از آن رابطه تفاوت دارد. مسلمانان امتی هستند که به مقتضای تعالیم قرآن پدید آمده اند. آنان عقیده دارند که خدا پیامبر اسلام را فرستاد و قرآن را به او وحی کرد و امت اسلامی به دنبال آن پدید آمد. ولی مسیحیان می گویند که جامعه مسیحیت به ارشاد روح القدس ، ایمان ویژه و کتابهای خویش را که از وحی خدا در عیسی می گویند، پدید آورد. به همین شیوه ، جامعه مقرر کرد که کتابهای مقدس مسیحیت مجموع 46 (13) کتاب عهد عتیق یهود و 27 کتاب عهد جدید باشد، نه چیز دیگر.
این توافق پیرامون کتابهای مقدس از طریق نوعی اجماع حاصل شد. این اجماع بسیار زود به دست آمد و فهرست نخستین کتابهای مقدس بین سالهای 150-200 تهیه شد و پس از چند قرن ، کلیسا به طور رسمی روشن ساخت که چه کتابهایی را باید مقدس شمرد (همان طور که شورای ترنت در سال 1546 چنین کاری را انجام داد). البته تصمیم گیریهای متاءخر پیرامون کتابهای مقدس جز تاءیید عقیده سنتی مسیحیان در این باب ، چیزی دیگر نبود.(14)
اعتقاد اهل کتاب در مورد کتابهای آسمانی به گونه ای در قرآن کریم آمده است :
و ما قدروا الله حق قدره اذقالوا ما انزل الله علی بشر من شی ء قل من انزل الکتاب الذی جاء به موسی نورا و هدی للناس تجعلونه قراطیس ‍ تبدونها و تخفون کثیرا و علمتم مالم تعلموا انتم و لا آباؤ کم قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون ؛ آنها خدا را درست نشناخته اند که گفتند: ((خدا هیچ چیز بر هیچ انسانی نفرستاده است .)) بگو: ((چه کسی کتابی را که موسی آورد، نازل کرد که برای مردم ، نور و هدایت بود؛ اما شما آن را به صورت پراکنده قرار می دهید؛ قسمتی را آشکار و قسمت زیادی را پنهان می دارید و مطالبی به شما تعلیم داده شده که شما و پدرانتان از آن با خبر نبودید.)) بگو: ((خدا!)) سپس آنها را در گفتگوهای لجاجت آمیزشان رها کن ، تا بازی کنند (انعام : 91).
تفسیر نمونه آیه را با در نظر گرفتن دیدگاه اهل کتاب درباره تورات وانجیل توضیح داده است .

2-10- دیدگاه دانشمندان بی طرف
از آنجا که دانشهای عصر ما ارتباط خود را با ادیان قطع کرده اند و اعتقاد به ماورای طبیعت در علوم مختلف همچون تاریخ ، جامعه شناسی و باستان شناسی جایی ندارد، دانشمندان کتاب مقدس را صرفا نوشته ای قدیمی می دانند که به دست انسانهایی پدید آمده است . این افراد ارتباطگیری آفریدگار با انسان را از مقوله های علمی بیرون می دانند و می گویند معجزه را نمی توان با علم ثابت کرد. از این رو، ایشان در مورد مفاهیم دینی تشکیک می کنند و حتی در مورد وجود خارجی انبیا(ع ) (به دلیل ذکر نشدن آنان در منابع تاریخی مسبقل ) القای شبهه می کنند. دانشمندان بی طرف برای عهد عتیق 2500 سال قدمت قائلند و برای عهد جدید تاریخی نزدیک به تاریخ سنتی کلیسا یعنی 1900 سال را معتقدند.

3-10- دیدگاه مسلمانان
یکی از مسائل مورد نزاع میان کلام اسلامی و کلام مسیحی مساءله تحریف است . قرآن مجید در دهها آیه به نازل شدن تورات و انجیل (و نه اناجیل ) تصریح می کند: ((...و ما انزل التوراة و الانجیل # من قبل للناس و انزل الفرقان ...)) (آل عمران : 3-4).
مسلمانان از دیرباز معتقد بوده اند تورات و انجیل که خدا نازل کرده است ، دستخوش تحریف قرار گرفته و مسائلی مانند بشارت به ظهور حضرت ختمی مرتبت (ص ) از آنها حذف و خرافاتی چون جسمانیت خدای متعال به آن افزوده شده است .
اهل کتاب تحریف کتاب خود را نمی پذیرند و از این ادعا خشمگین می شوند. آنان با اشاره به نسخه های خطی حدودا 2000 ساله عهد عتیق و نسخه های خطی حدودا 1600 ساله عهد جدید که در موزه ها و کتابخانه های مهمجهان نگاهداری می شود، می پرسند تحریف تورات و انجیل در چه زمان و چه مکان و با چه انگیزه ای انجام گرفته است ؟ علما و محققان اسلامی پاسخهایی می دهند، ولی پاسخهای مذکور بر اعتقاد به نزول تورات و انجیل استوار است . این عقیده برای مسیحیان غرابت دارد و نمی خواهند بپذیرند که حضرت عیسی (ع ) کتابی داشته است .
با یک مراجعه به تورات و اناجیل به آسانی می توان دریافت که آن کتب فعلا به شکل قرآن کریم نیست و به یک کتاب تاریخ شباهت دارد. در تمام چهار انجیل یک سطر عبارت منسوب به وحی وجود ندارد. سخنان حکمت آمیز منقول در اناجیل نیز به شخص عیسی منسوب گشته و در واقع احادیث آن حضرت است . آن کتب به گونه ای نوشته شده است که اگر عنوان ((انجیل )) از صفحات آن محو شود و برای مطالعه در اختیار مسلمانی قرار گیرد، ذهن وی ابدا به کتاب انجیل معهود متوجه نخواهد شد.
خود مسیحیان آن کتابها را نوشته انسانها می دانند، ولی براساس ‍ معیارهای کلامی خویش به آن ارزش الهی می دهند و به مسلمانان می گویند کتاب آسمانی بیش از این نیست . پس قبل از هر چیز باید مواظب باشیم که به اصطلاح معروف ((از پاپ کاتولیکتر نشویم !)) حقیقت این است که مسیحیان هنگامی که چهار انجیل را به دست ما می دهند و از ما می خواهند آن را بپذیریم ، نمی گویند این کتاب از حضرت عیسی (ع ) است ، بلکه همان طور که دیدیم ، مسیحیان به طور عادی معتقدند این کتاب پس از آن حضرت و برای بیان رسالت وی تنظیم شده است . در اسلام پیامبر مبین قرآن مجید است ، ولی در مسیحیت اناجیل مبین حضرت عیسی (ع ) هستند.

11- قرآن مجید و مساءله تحریف
ممکن است گفته شود که مساءله تحریف تورات و انجیل در قرآن مجید آمده است . اما می توان گفت که قرآن کریم از تحریف تورات و انجیل صریحا سخن نگفته است . آیاتی که برای اثبات تحریف تورات و انجیل مورد استناد واقع می شود، به قرار زیر است :
آیه اول : افتطمعون ان یومنوا لکم و قد کان فریق منهم یسمعون کلام الله ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه و هم یعلمون ؛
آیا انتطار دارید شما را باور کنند با اینکه عده ای از آنان سخنان خدا را می شنیدند و پس از فهمیدن ، آن را تحریف می کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند؟ (بقره : 75)
آیه دوم : و ان منهم لفریقا یلوون السنتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب و ما هو من الکتاب و یقولون هو من عندالله و ما هو من عندالله و یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون ؛
در میان آنها (یهود) کسانی هستند که به هنگام تلاوت کتاب زبان خود را چنان می گردانند که گمان کنید از کتاب (خدا) است ؛ در حالی که از کتاب (خدا) نیست و می گویند: ((آن از طرف خداست .)) با اینکه از طرف خدا نیست ، و به خدا دروغ می بندند، در حالی که می دانند (آل عمران : 78).
آیه سوم : من الذین هادوا یحرفون الکم عن مواضعه و یقولون سمعنا و عصینا و اسمع غیر مسمع و راعنا لیا بالسنتهم و طعنا فی الدین و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا و اسمع و انظرنا لکان خیرا لهم و اقوم ولکن لعنهم الله بکفرهم فلا یؤ منون الا قلیلا؛
بعضی از یهود، سخنان را از جای خود تحریف می کنند؛ و هم می گویند: ((شنیدیم و مخالفت کردیم )) و ((بشنو که هرگز نشنوی !)) و ((راعنا)) تا با زبان خود حقایق را بگردانند و در آیین خدا طعنه زنند، ولی اگر آنها می گفتند: ((شنیدیم و اطاعت کردیم )) و ((سخنان ما را بشنو)) و ((انظرنا))، به نفع آنها بود و با واقعیت سازگارتر، ولی خداوند آنها را به خاطر کفرشان از رحمت خود دور ساخته و از این رو، جز عده کمی ایمان نمی آورند (نساء:46).
آیه چهارم و پنجم : فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیة یحرفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظا مما ذکروا به لا تزال تطلع علی خائنه منهم الا قلیلا منهم فاعف عنهم واصفح ان الله یحب المحسنین ؛
ولی به خاطر پیمان شکنی ، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم ؛ و دلهای آنها را سخت و سنگین نمودیم ؛ سخنان را از موردش تحریف می کنند و بخشی را از آنچه به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان از خیانتی (تازه ) از آنها آگاه می شوی ، مگر عده کمی از آنان ، ولی از آنها در گذر و صرف نظر کن که خداوند نیکوکاران را دوست دارد (مائده : 13 و مانند آن در 41).
پیش از آنکه به آیات فوق نظری کلی بیفکنیم ، باید این نکته را یادآور شویم که در این آیات ، عمل تحریف به یهود نسبت داده شده که فقط به تورات مربوط می شود و البته بسیار دشوار است که به مسیحیان بگوییم یهودیان انجیل شما را تحریف کرده اند!
به نظر می رسد که قرآن مجید درباره تحریف کتابهای یهودیان و مسیحیان چیزی نگفته است ؛ زیرا:
اولا هیچ یک از آیات بالا نمی گوید که تورات و انجیل تحریف شده است ، بلکه همان طور که دیدیم در یک مورد تعبیر ((کلام الله )) وجود دارد که به گفته عموم مفسران به عمل پیشینیان یهود در عصر حضرت موسی (ع ) اشاره می کند و با تحریف کردن تورات و انجیل پس از بعثت حضرت رسول اکرم (ص ) ارتباطی ندارد. شاید هم آیه مذکور رفتار ناپسند یهودیان صدر اسلام در مورد کلام الله ، یعنی قرآن مجید را یادآوری می کند که آیاتی از قرآن را می شنیدند، ولی آن را به صورتی محرف برای دیگران نقل می کردند تا از اعتبار قرآن بکاهند. (15) در سه مورد نیز تعبیر ((کلم )) آمده است که به زودی با الهام گیری از آیه 46 سوره نساء، پیرامون آن توضیح خواهیم داد.
ثانیا: تحریف در آیات یاد شده به صورت گفتاری و شنیداری است : ((یسمعون کلام الله ثم یحرفونه ))، ((یلؤ ون السنتهم بالکتاب ))، ((لیا بالسنتهم )).
گفته شد که قرآن کریم در سه آیه از تحریف کلم سخن گفته است . نمونه هایی از واژه های تحریف شده همراه شکل صحیح آنها در آیه 46 سوره نساء آمده است :
1. ((سمعنا و عصینا)) به جای ((سمعنا و اطعنا)). برخی یهودیان با سوءاستفاده از لفظ عبری ((عینو)) به معنای ((انجام می دهیم ))، از روی طنز می گفتند: ((عصینا)) به معنای ((عصیان می کنیم )).
2. ((اسمع غیر مسمع )) به جای ((اسمع )) تنها.
3. ((راعنا)) به جای ((انظرنا)).(16)((راع )) در زبان عبری به معنای بدکار است و ((راعنا)) یعنی ((بدکار ما)).
بازی با کلمات و درهم ریختن آنها برای اهدافی خاص ، یکی از عادات ناپسند یهود است و نمونه هایی بی شماری از آن در کتاب تلمود وجود دارد.. همچنین به نقل کتابهای سیره ، برخی یهودیان هنگام سلام دادن به حضرت رسول اکرم (ص )، می گفتند: ((السام علیک )) یعنی ((مرگ بر تو!)) آن بزرگوار پاسخ می داد: ((علیک )).
دانستیم که قرآن کریم صریحا نمی گوید تورات و انجیل تحریف شده اند، بلکه از تحریف کلم سخن رفته است و این تحریف در چند کلمه محاوره ای صورت گرفته است و ربطی به تورات و انجیل ندارد. تحریف یاد شده از مرحله گفتن و شنیدن تجاوز نکرده و به قلم نیامده است . آیات تحریف نیز ناظر به تورات و انجیل کنونی نیست و درباره آنها باید با صرف نظر از این آیات داوری کرد.
-------------------------------



نوشته: روضه خوانِ آقا در: شنبه 89/12/7 | نظر

 
آرشیو مطالب پیشین:
تغییر وبلاگ
به سوی خورشید
آسیبهای خانوادگی در آخرالزّمان
داستان شیعه شدن یک طلبه اهل‏ سنت با شنیدن روضه امام حسین(ع)
یاید از یک شهید3
یادی از یک شهید 2
یادی از یک شهید
پاسخ به شبهات وهابیت در مورد حضرت زهرا(س)
نقدی بر فیلم مستند (ظهور بسیار نزدیک است)
چند جمله از بین پیام صد ها هزار شهید
پاسخ آیت الله صافی گلپایگانی به چند استفتا با موضوع مهدویت
پس از زیارت حرم حضرت معصومه(س)؛ خواهر زن «تونی بلر» مسلمان شد
دلیل مسلمان شدن خواهر زن تونی بلر از زبان یک گوینده
انجمن حجتیه چه کسانی هستند و عقایدشان دارای چه اشکالاتی است؟ توض
شنایی با آیین مسیحیت -بخش دوم (3)
[همه عناوین(89)][عناوین آرشیوشده] آرشیو کامل
 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

درباره ما


    روضه خوانِ آقا
    اللهم و صل على ولى امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر. و حفه بملائکتک المقربین، و ایده بروح القدس، یا رب العالیمن. اللهم اجعله الداعى الى کتابک، و القائم بدینک، استخلفه فى الارض کما استخلفت الذین من قبله مکن له دینه الذى ارتضیته، ابدله من بعد خوفه امنا، یعبدک لا یشرک بک شیئا…

< Html />

توضیحات

No Image No Image